سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یا دانشمند باش یا دانشجو یا شنونده و یادوستدار و پنجمی مباش که هلاک می گردی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: سه شنبه 102 اسفند 29

نام کتاب

موضوع کتاب

قیمت

سفارش خرید

 

در مسیر حرکت روحی باید سختی و فشار کشید ، تا عروج حاصل شود ؛ "لَقد خَلقناالإنسان فی کَبد "

متأسفانه ما در این زمینه بسیار سست حرکت می کنیم. بسیار پیش آمده است که می گوییم : دلم می خواست روزه بگیرم یا فلان ذکررا بگویم، ولی کاری پیش آمد ؛ دلم می خواست نمازهایش را بخوانم ، ولی مشکلی پیش آمد ؛ دلم می خواست شب هایش را احیاء بگیرم ، اما نشد؛ و ....ما همه ی این مشکلات را به نامساعد بودن شرایط خارجی نسبت داده ایم و بر اساس این بینش غلط_ یعنی اصالت دادن به ماهیت _ از انوار نورانی این حقایق محروم مانده ایم.

بسیاری از ما ، حقایقی را که از جانب حق تعالی و ائمه ی معصومین بیان شده ، جدی نمی گیریم و فکر می کنیم حتماً باید خدا و پیامبر و امام در کنارمان بنشینند و به ما بگویند :فلان ذکر را ترک نکن، تا ما عمل کنیم!در حالی که پیامبر و امام ، حیات و ممات ندارند و هر چه در زمان خود گفته اند، امروز هم جاری است.

 

   
 

چه خوب است که در ماه مبارک رمضان ، به خود زحمت دهیم و عالم باطن خود را بیشتر بشناسیم. قدری درعالم خودمان غور کنیم. چه زیباست در شب های پر برکت این ماه، ساعتی بنشینیم و خود را بررسی کنیم. چه خوب است که در همین دنیا بفهمیم عالم ظاهر ، عالم حقیقی ما نیست و همه چیزش از همسر، فرزند، مال ، و .... سراب است! چه زیباست که عالم درونمان را بررسی کنیم و ببینیم چه علمی را پایه ی اندیشه های خود کرده ایم؟ در مقابل هوس ها ، حرص ها و ظلم ها چه می کنیم؟ اگر عیب و نقصی در دیگران دیدیم ، چه برخوردی داریم؟ اگر مااینجا عالم خود را ببینیم ، می توانیم به اصلاح خود بپردازیم؛ نه فردای قیامت که میدان عمل و جبران بسته است.

 

   
 

دعا ، افتادن در وادی ذلت و احساس و ادراک نواقص وجودی است ؛ و با دعاست که انسان در می یابد در امور این سویی ، چه قدر محتاج عوالم برتر و آن سویی است. در واقع هیچ راه گشایی برای وجود ضعیف خاکی ، غیر از آن وجود قوی و غنی نیست ؛ و هیچ خیری به او نمی رسد الّا از طرف حق تعالی، لذا با زبان ظاهر و باطن ، دست تضرع به سوی آن غنی دراز می کند تا به سمت او حرکت کند.

 

   
 

فطرت ما، با فاطمه (س) حرکت می کند و عاشق ایشان است و نه فقط ما که تمام هستی این عشق را در بر دارد. فاطر یعنی شکافنده. بذر تمام عوالم وجودی، به وسیله  فاطمه (س) شکافته شد. زهرا (س) حقیقتی بود که توانست اسماء را ظهور دهد و مظهر اسم فاطر شود. لذا تکوین ما و نظام هستی، عین ربط به ایشان است.همان طور که در نزول استعداد های ما به وسیله فاطمه (س) ظهور و بقا یافت در ادامه حیات ابدی نیز باید با اسم فاطرِحضرت زهرا (س) بقای ابدی را جویا شویم.

 

   
 

مراقبت در مقام طلب، باسایر مراقبت ها متفاوت است.مراقبت در مراتب اوسط مجاهده ی نفس، مراقبت از جوارح است که گناه نکند ؛ مراقبت از خیال است ، که افکار و تصورات باطل و توهمات شیطانی ، داخل آن نرود؛ و مراقبت از اندیشه است که افکار رذیله به آن وارد نشود. اما در مقام طلب، فقط باید مراقب رقیب بود یعنی نه اینکه مراقب باشم ، من چه می کنم!بلکه باید مراقب این باشم که رقیب ، با آن عظمت وجودی اش مرا می بیند.در حقیقت ادب من در حضور است، نه در محضر. اگر در مقام جهاد با نفس، در محضر ، مؤدب و مراقب بودم که او مرا می بیند ؛ در مقام طلب در حضور هستم و مراقبم که من او را می بینم.

   

 

مهدی مهدی گفتن ، " عَجِّل عَلی ظهورک" گفتن  یا دعای ندبه خواندن ، چیزهایی نیست که ما اسمش را "یاد امام" بگذاریم و اعتراض هم بکنیم که چه کسی می گوید امام از یاد رفته و غریب است؟! از یاد رفتن امام، یعنی حقیقت وجودی امام در ابعاد اعتقاد، اخلاق،عمل و سیره ، تأثیری بر روند وکیفیت زندگی ما نداشته باشد. یادش هستیم، ذکرش را به لفظ می گوییم؛ ولی به فرمایش صاحب المیزان، یاد و ذکرمان عین نسیان و فراموشی است!

 

   

 

در مکتب ما ، منظور و هدف از وجود امام، ولیّ و حجّت در هر زمان ، دیدن چهره اش نیست ؛ بلکه راه گرفتن ، تبعیت ، ایجاد محاذات و سنخیت ،  حرکت در مسیرش و به این وسیله ، وجود را به واسطه ی او به کمالات لایق خود رساندن و به رهبری او به قرب خدا حرکت کردن است.

علت اساسی محرومیت از حضور و وجود امام ، ما هستیم و خود ایشان هم در توقیعشان به شیخ مفید به صراحت فرموده اند که اگر شیعیان ما ، بر عهد و میثاق الهی شان ،اتحاد قلبی پیدا کنند و به آنچه برایمان پسندیده است؛عمل نمایند ، از یُمن  دیدار و مشاهده ی ما محروم نخواهند شد.

 

   
     

نفس دیدن امام در غیبت،مورد تکذیب امام و بزرگان ما نیست؛ آنچه مذموم و مکذوب است ، ادعای دیدن حضرت است.حال بانظری به اطراف خودمان، آیا این مدعیان را مشاهده می کنیم یا نه ؟طبیعتاً وقتی مدعی دیدار زیاد است ، آرزومند دیدار هم زیاد است. هر بی سر و پایی ، آرزوی دیدار امام زمان را دارد.دقت کنید ، آرزوی دیدار بد نیست ؛ اما کدام دیدار؟

   

انسان منتظر، مهدی دوست و طالب ظهور حضرت مهدی پیش از آنکه مولایش بیاید ، آینه ی قلب خود را برای انعکاس صورت زیبای او صاف می کند و جلا و صیقل می دهد ، تا وقتی در برابر نور قامت فعل ، اوصاف و اندیشه ی مهدی قرار گرفت ، بتواند هر سه را منعکس کند و نشان دهد. چنین انتظاری قلب را بی تاب معشوق و مطلوب می کند و به سوی یار می کشاند.

   

هدف ما از مباحث ، این نیست که بگوییم رفتارمان با همسر چگونه باید باشد، بلکه می خواهیم بدانیم باخودمان تحت عنوان مجلای پذیرش نطفه ای که حامل صفات الهی است ،چه برخوردی باید داشته باشیم ؛زیرا اگر خود را به عنوان جنس مؤنث یامذکر ،نه در قد و قامت ، بلکه در قوای خاص تأنیث و تذکیر بشناسیم و بدانیم هدف از ایّن قوا، پرورش نطفه ی حامل اسماء الهی است ،بهتر در این مسیر گام بر می داریم.

   

 راه حسین صراط مستقیمی است که سالک کوی حق را در خود حل می کند. اگر سالک حق در حسین حل نشود ،هرگز به دیگر ائمه ی معصومین، پیامبر و دیگر معصومین نمی نتواند برسد.حسین صراطی است که شهدا ، صالحین و صدیقین از رهروان آن هستند.

"الّذین أنعم الله عَلیهم من النّبییّن و الصّدّیقین و الشّهداء و الصّالحین"

   

امروز ، ما درسفره ی اتم واکمل "تامّین فی محبت الله"نشسته ایم؛ سفره ی شریعت وولایت او به تمام و کمال برای ما گشوده شده  و به جا آوردن شکر آن سخت است . مبادا که فردا ما قدم در بهشت عیسویون و پیروان نوح و آدم و ابراهیم گذاریم و از بهشت خاتم پیامبران - رسول خود-جا بمانیم. شیعه و پیرو اوصیاء و خصوصاً شیعه ی عصاره ی آن ها (حضرت مهدی ) بودن ، نعمتی است عظیم و غفلت از آن غیر قابل جبران.

   

شیعه باید با محب فرق داشته باشد . بدین معنی که امامش را نه در خارج و بُعد صوری و امامت مأمومٌ به ، بلکه در تجلی اسم ربّ خدا و برای ربوبیتش در تمام عوالم وجودی بخواهد و سررشته ی تمام عوالم وجودی خود را به دست امام بدهد. در این صورت است که ولایت ، روح دین می شود و دین بدون ولایت ، جسدی بی روح

   

سحرگاه به خودی خود در روند تکامل انسان ، جایگاه خاصی دارد و بهترین زمان برای دعا ، نیایش و ارتباط با ملکوت و جبروت جان ، در مسیر لقاء الله است . دعا رابطه ی عبد با مولا ، درک غنای حق و فقر عبد ، و ظهور ولایت حق در قلب داعی است که گمشده ی فطری جان خود را بیابد؛ و بهترین وقت برای درک این حقایق، زمانی است که انسان ، هم از اشتغالات بیرونی - دنیا و گرفتاریهای آن - جداست و هم نفس ناطقه از اداره ی امور جزیی مادی تن و بدن ، قدری بریده و به عالم معنای خود در عالم منفصل سفری کرده است ؛ ساعاتی که هم وجود ، آماده برای عروج است و هم ملکوتیان ، نظر خاصی برزمین دارند؛ یعنی سحر! آن هم سحر ماه مبارک که شرایط برای تحقق این اهداف عالیه کاملاً آماده است؛ که : "تتجافی جُنُوبُهُم عَنِ المَضاجِعِ یَدعونَ رَبَّهُم خوفاً وَ طَمَعاً."

لذا دعای سحر آن هم در ماه مبارک ، نورانیت و حلاوت و لذت خاصی را برای سالک در بر دارد.

   
     

عهد الهی عهدی است که انسان در لیله ی قدر بسته است . لذا لیلهی قدر اگر چه در زمان ظهور پیدا می کند، ولی حقیقت آن در وجود است. براین اساس ، ما هر لحظه و هر شب، لیله ی قدر داریم؛ چرا که لیله ی قدر ما شبی است که قدر خویش را در عهدی که با خدا در جلوه ی نبوت و ولایت بسته ایم ، به یاد آوریم.

   
     

 


 نوشته شده توسط محمد جوانمردی در چهارشنبه 88/9/11 و ساعت 5:41 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 2
مجموع بازدیدها: 75851
آرشیو
جستجو در صفحه

پیوندهای روزانه
خبر نامه